به نام عاشقانی که با خونشان عشق را اثبات کردند، به نام شهدا، شهدایی از جنس انقلاب اسلامی که خونشان تثبیتی بر این انقلاب شد.
در آن روزهای انقلاب، قیام برای مجاهدان جز محرومیت، زندان و مرگ، ثمری نداشت و در حالیکه عقل با صراحت حکم فرار از صحنه و کنار نشستن میداد، یاران امام خمینی(ره) با نیروی عشق و اعتقاد به راه امام حسین(علیهالسلام) ایستادند، با آنکه میدانستند با دست خالی در مقابل گلوله، نتیجهاش مرگ است.
این قدرت، عزّت، شوکت و آزادی که ما امروز بر آن تکیه زدهایم، پایههایش با خون شهیدانی استوار گشته است که در سال ۱۳۵۷ یا قبل از آن، در پاسخ به ندای مظلومانه امام امت(ره) شجاعانه فریاد «مرگ بر شاه » سر دادند و مغز و سینهشان با گلوله دژخیمان از هم شکافت.
در مبارزات پیروزمندانه سال ۱۳۵۷، صومعهسرا پنج شهید و تعداد زیادی جانباز و مجروح، در راه پیروزی انقلاب اسلامی تقدیم کرد و مبارزان و مجاهدان، علاوه بر اینکه این شهرستان را یکپارچه شورش و طغیان علیه ستم شاهنشاهی کردند، روستاها و شهرهای همجوار را نیز به حرکت و قیام در آوردند.
پنج شهید انقلاب اسلامی صومعهسرا تاج افتخاری برای تاریخ این شهر خوش سابقه، محسوب میشود و در این راستا خبرگزاری شبستان به معرفی این شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی میپردازد.
شهیدان محرمعلی شکرگزار، نعمت برشنورد، رحیماله پورنصیری، شهرام طلوعی و عظیم داوری از شهدای والامقام انقلاب اسلامی شهرستان صومعهسرا هستند.
شهید شکرگزار در دوران انقلاب اسلامی فعالیتهای چشمگیری علیه رژیم طاغوت داشت
شهید محرمعلی شکرگزار، یکم دی سال 1332در روستای دهنده صومعه سرا در خانواده مذهبی و فقیر متولد شد، در این روستا نظام فئودالی حاکم بود و پدر و مادر این شهید بزرگوار برای مالکین خونخوار روستا کار میکردند و بیشتر دست رنجشتان را اربابان میگرفتند.
در آن زمان اربابان بیشترین ظلم و ستم را بر کشاورزان روا میداشتند و خانواده این شهید در حدی که آب و نان روزانه خود را تهیه کنند زندگیشان را میگذراندند.
شهید شکرگزار دوران تحصیلی خود را در زادگاهش گذراند و تا کلاس چهارم ابتدایی درس خواند و از آن به بعد به دلیل فقر اقتصادی دیگر نتوانست ادامه تحصیل دهد و به کار کشاورزی پرداخت تا اینکه به سربازی اعزام و در آنجا معاف شد.
وی پس از معاف شدن از سربازی راهی تهران و در آنجا در یک کارخانه مشغول به کار شد و در سال 56 ازدواج کرد و از او یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
شهید محرمعلی در دوران انقلاب اسلامی فعالیتهای چشمگیری علیه رژیم طاغوت داشت و در نهایت بعداز ظهر 17شهریور 57 در تهران، میدان مولوی، کوچه سعدی با همکاری مردم مسلمان در حمله به یک مغازه مشروب فروشی، بوسیله مزدوران، گلولهای به ران پایش اصابت میکند و با کمک مردم به بیمارستان منتقل میشود.
وی بر اثر خونریزی زیاد به شهادت نائل میشود و عمال طاغوت جسد پاکش را به خانواده تحویل نداده و مفقودالاثر شد و از شهید فقط دو تیکه لباس و کفشش که در بیمارستان و خیابان مولوی بود، برجای ماند.
نعمت برشنورد؛ نخستین شهید استان گیلان
شهید نعمت برشنورد در سال 1339 در خانوادهای مذهبی در شهرستان صومعهسرا چشم به جهان گشود و فرزند ششم خانواده بود، وی دوران تحصیل خود را در دبیرستان آریا(برشنورد کنونی) گذراند.
وی همگام با مردم به عنوان دانشآموز مبارز در تظاهرات و برانداختن رژیم ستمشاهی فعالیت بسزایی داشت تا اینکه در 8 آبان 57 به عنوان اولین شهید استان گیلان در شهرستان صومعهسرا به شهادت رسید.
شهید برشنورد یکی از شهدای گلگون کفن از تبار ابراهیم و شاگرد مکتب امام حسین(علیهالسلام) بود که با سن کم خود در راستای پیروزی انقلاب اسلامی ایران جانفشانیهای زیادی علیه رژیم طاغوت کرد.
شهید پورنصیری؛ در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی نقش موثری را ایفا میکرد
شهید رحیماله پورنصیری، در 30 تیر سال 1334 در یک خانواده مذهبی، زحمتکش و کشاورز در دامنه کوه روستای پشتیر از توابع گورابزرمیخ پا به عرصه وجود گذاشت.
وی دوران کودکی خود را در دامان پدر و مادری متدین و با ایمان پرورش یافت و مدارج تحصیلی را یکی پس از دیگری با موفقیت سپری کرد و مدرک دیپلم گرفت.
این شهید بزرگوار در دوره نوجوانی و جوانی فردی کوشا و وظیفه شناس بود و در کار کشاورزی پا به پای دیگر اعضای خانواده تلاش میکرد و در کسوت پهلوانی به ورزش کشتی میپرداخت و همچون مولای خود علی(علیهالسلام) فاتح میدان کشتی گیله مردی بود و روحی سالم و جسمی قوی داشت.
شهید پورنصری در حد توان خود به قشر مستضعف جامعه خدمت میکرد و دوستانش او را فردی منحصر به فرد، باایمان و فروتن میدانستند.
وی خدمت مقدس سربازی را در سپاه گذراند اما برای اطاعت از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگانها از خدمت فرار کرد و در منطقه خود به فعالیت علیه رژیم پهلوی پرداخت و با پخش نوار سخنرانی امام (ره) انتشار اعلامیه و شرکت در تظاهرات و راهپیماییها در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی نقش موثری را ایفا میکرد.
شهید رحیم اله پورنصیری سرانجام در 11 آبان 57 بر اثر اصابت گلوله دعوت حق را لبیک گفت وبه درجه رفیع شهادت رسید.
شهید شهرام طلوعی
شهید شهرام طلوعی 24 فروردین ماه سال 1338 در خانوادهای زحمتکش و متدین در روستای لولمان از توابع شهرستان فومن پا به عرصه وجود نهاد.
دوران کودکی خود را در محیطی پاک، سرسبز و باصفا و طراوت سپری کرد و در دامن پدر و مادری مهربان و دلسوز پرورش یافت، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در زادگاهش برای ادامه تحصیل به صومعه سرا رفت.
فردی مودب و باوقار بود و به واسطه تربیت صحیح به پدر و مادرش بسیار احترام میگذاشت و نصایح آنان را با جان و دل میپذیرفت و به همین دلیل از محبوبیت خاصی در نزد آشنایان برخوردار بود.
در اوان جوانی زمزمههای آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی را به رهبری داهیانه حضرت امام خمینی(ره) شنید و مانند دیگر دلاوران و فرزندان میرزا کوچک جنگلی علیه رژیم منحوس پهلوی قیام کرد و در تظاهرات و راهپیماییها نقش موثر و چشمگیری داشت.
سرانجام بر اثر اصابت گلوله عمال رژیم پهلوی به پیشانی او در 9 دی سال 57 شهد شیرین شهادت را نوشید و از تنگنای هستی رست و باجان جهاد یگانه شد.
شهید غلامرضا عظیم داوری؛ مردم را ترغیب وتشویق میکرد که به صف تظاهرکنندگان بپیوندند
شهیدغلامرضا عظیم داوری درسال 1331 در روستای مردخه تولم از توابع شهرستان صومعهسرا در یک خانواده مذهبی پا به عرصه گیتی نهاد.
دوره تحصیلات خود را در رشت، آستارا و تهران گذراند و پس از انجام خدمت مقدس سربازی به استخدام کارخانه فرش تهران درآمد و همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی فعالیت خود را علیه حکومت ستمشاهی آغاز کرد.
شهید عظیم داوری با توجه به تبعیض و بیعدالتی در کارخانه از آنجا بیرون آمد و مشغول توزیع و پخش اعلامیههای حضرت امام (ره) شد و در تمامی راهپیماییها شرکت و مردم را ترغیب و تشویق میکرد که به صف تظاهرکنندگان بپیوندند.
وی همکاری بسیار نزدیکی با روحانیت مبارز داشت و 2 بار هم دستگیر شد و به زندان افتاد، اخلاقش خوب و به احکام وفرایض دینی مقید بود و به نماز بسیار اهمیت میداد.
این شهید بزرگوار سرانجام بر اثر مبارزه مستمر با رژیم منحوس پهلوی در 17 شهریور سال 57 هنگام تظاهرات در میدان شهدا( ژاله سابق) از ناحیه نخاع مورد اصابت گلوله مزدوران قرار گرفت وپس از تحمل در دورن بسیار در9 دی سال 57 به لقاءا... پیوست و طعم وصل دوست را چشید و عازم وطن اصلی خویش گردید.