سفری به وادی عشق/بازی دراز، خانقاه عشق و عرفان
از دل هزاران شهید عبور کردی، در ایستگاههای بهشت، لختی درنگ کردی و برایت روایت کردند و گریستی، به تو گفتند که کربلا همچنان جاری است، از عاشورای61 هجری تا امروز و فرداو...
شاید بارها و بارها به هر کدام از قدمگاههای شهیدان که میرسیدی، با خود
میگفتی کاش مرا نیز به خیل شهیدان راهی بود و حسرت میخوردی که چرا از
قافله جا ماندهای. آری زمان ما را از قافله کربلا دور داشته است، اما هنوز
میتوان آن گونه که سید شهیدان اهل قلم خواست، بخواهیم ( کربلا ما را نیز
در خیل شهیدان بپذیر).
به شهر باز می گردی، دلت برای همین بیابانها میگیرد. اولش میخواهی زار
بزنی و گریه کنی، تازه با رفقایت مانوس شده بودی، تازه شهدا را شناخته
بودی، تازه فهمیده بودی که هر چه هست، در گمنامی و در این بیابان هاست.
به خود می آیی، سبکبال میشوی، خیلی چیزها آموختهای که هرگز نباید فراموششان کنی، چنانچه زینب (سلامالله علیها) کربلا را فراموش نکرد.
به شهر که نزدیک میشوی دلت تنگ میشود، برای خاک، برای خاکریز، برای
مناطقی که بوی شهدا را احساس میکردی. پر از حیرتی، پر از حسرتی، چیزی را
جا گذاشتهای، شاید رد پایت را، شاید آرزوهای دور و درازت را و شاید دلت
را.
در وصف شهدا و به خصوص شهدای غریب مناطق عملیاتی غرب کشور هرچه بخواهم
بنویسم زبان قاصر است و در قلم نمیگنجد. ولی این را میدانم که این سفر،
سفر معنوی عجیبی بود. وقتی پا به مناطق جنگی دفاع
مقدس میگذارید، هر نقطه آن یاد و خاطره حماسههایی را در خود دارد که دیگر
ملل دنیا تنها در افسانههایشان چنین حماسههایی را شنیدهاند.
صحبت از سفر به مناطق عملیاتی هشت سال جنگ تحمیلی سرزمینهای
خاموش است، سرزمینی که شهدای زیادی غریبانه ولی سبکبال در آن پر کشیدند و
همچنان غریب ماندند.
مناطق هشت سال جنگ تحمیلی غرب کشور شاید به نامآشنایی سرزمینهای نور در جنوب کشور نباشد و همچون شلمچه زائران زیادی را به سمت خود نکشانده باشد، اما هنوز بوی مسیحایی شهدا در هوای آن موج میزند و بدون اغراق میتوان بر آن نام وادی عشق را نهاد.
تانکها و سیمخاردارهای باقیمانده از دوران جنگ و نخلهای سوخته و سربریده جنوب را در کرمانشاه نمیتوانی بیابی و تنها این زبان راویان است که میتواند عظمت ایثار و گذشتی را که در جایجای این سرزمین خلق شده در ذهن زائران به تصویر بکشد، چراکه کوچکترین نشانی از آن دوران سخت باقی نمانده است.
قله بازی دراز، خانقاه عشق و عرفان
حسن حسننیا، مسئول انجمن راویان سپاه قدس گیلان در منطقه بازی دراز با اشاره به برگزاری 3 عملیات در ارتفاعات بازی دراز در استان کرمانشاه و سر پل ذهاب در دوران دفاع مقدس، اظهار کرد: سرپل ذهاب و عبور از قصر شیرین و دسترسی به گردنه پاتاق و اسلام آباد غرب از جمله اهداف دشمن در این 3 عملیات بود چراکه در صورت دسترسی به این منطقه آتش توپخانهای ما را به بغداد دور می کرد.
وی با بیان اینکه دشمن با استقرار در بازی دراز و دشت پل ذهاب بر جادههای مواصلاتی در منطقه مسلط بود، افزود: اولین عملیات بازی دراز مصادف با شب عاشورا و آبان سال 59 بود که موفقیت چندانی به دست نیاورد.
مسئول انجمن راویان سپاه قدس گیلان گفت: عملیات بعدی بازی دراز از 2 اردیبهشت سال 60 آغاز شده و تا 8 ماه ادامه پیدا کرد در این عملیات ارتفاعات بازی دراز آزاد شد و شهید خلبان شیرودی در 8 اردیبهشت به شهادت رسید.
حسننیا با بیان اینکه ارتفاعات بازی دراز قدمگاه شهدای بزرگواری است افزود: این منطقه قدمگاه شهدایی چون آیت الله دکتر بهشتی است که اوایل خرداد سال 60 به این منطقه رفته و از اوضاع رزمندگان با خبر شد و پس از این بازدید گفت:«به عرفا بگویید خانقاه عشق و عرفان در قله بازی دراز است.«
حرکت عظیم راهیان نور دارای مغناطیس قوی در جذب دلها است
غلامی، استاد راوی گیلان با بیان اینکه راویان اتفاقاتی را که در هشت سال دفاع مقدس جریان داشته برای زائرین روایتگری میکنند، گفت: آن چیزی که سبب عظمت اسلام نسبت به دفاع مقدس میشود را راویان به مردم انتقال میدهند.
وی تصریح کرد: راهیان نور یکی از بززگترین کارهای فرهنگی در برابر تهاجمات فرهنگی دشمنان که درصدد تخریب افکار جوانان و نوجوانان هستند، است.
این راوی گیلانی با بیان اینکه حرکت عظیم راهیان نور دارای مغناطیس قوی در جذب دلها است، خاطرنشان کرد: معنویت حاکم بر فضای این یادمان دلهای عاشق را مجذوب خود میسازد و یک راوی قهار میتواند با استفاده ار فرصت روایتگری تاثیر این یادمانها را دوبرابر کند.
غلامی تربیت راویان جوان را امری لازم در جهت احیاء حماسه دفاع مقدس برای آیندگان معرفی و اظهار کرد: جوانان استعداد بالایی در کسب معارف جنگ و انتقال آن به زائران دارند که باید استعدادیابی شود.
خون از شهدا، حجاب از بانوان
مادر شهید جاویدالاثر ایرج صفری پور با بیان اینکه آمدم به سرزمین مجاهدتهای خاموش تا شاید خبری از فرزندم شود، گفت: وقتی وارد منطقه عملیاتی مرصاد شدم، یک پروانه با من وارد یادمان شهدا شد.
وی در ادامه تصریح کرد: پروانه پا به پای من آمد و سرانجام بر دستانم نشست که من مطمئنم این پروانه از طرف فرزند مفقودم آمده بود تا به من خیر مقدم بگوید.
این مادر شهید با بیان اینکه از جوانان میخواهم حجاب خود را حفظ کنند چون شهدا و پسر من برای دفاع از ناموس جان خود را فدا کردند، خاطرنشان کرد: خون از شهدا بود و حجاب باید از بانوان باشد.
مادر شهید صفریپور اظهار کرد: شهدا برای حفظ حجاب و دفاع از ناموس و میهن به جبههها رفتند و جوانان میتوانند با حفظ حجاب خود قدردان شهدا و خانوادههایشان باشند.
وی افزود: حفظ حجاب برای پسر شهیدم بسیار مهم بود و برایش ارزش زیادی قائل بود و همه را به بدان توصیه می کرد.
مادر شهید صفریپور با بیان اینکه جوانان باید به مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور اعزام شوند تا از نزدیک با دلاوریها و جانفشانیهای شهدا آشنا شوند، گفت: از جوانان کشورم می خواهم حامی ولایت فقیه و رهبری باشند و مسیر درستی را در زندگی انتخاب کنند تا گرفتار شیطان و شیطانیان نشوند.
تنها با زبان اشک میتوان با شهدای بینام و نشان بازی دراز سخن گفت
هانیه پاکدل، جوان 22ساله صومعهسرایی با بیان اینکه وقتی که به این سرزمین رسیدم غربت شهدا و مظلومیتشان به چشم میخورد، گفت: نمیدانم چه بگویم ولی حال و هوای خوبی داشتم، شاید به خاطر حضور شهدا بود.
وی با بیان اینکه به کسانی که با این حال و هوا بیگانه هستند، توصیه میکنم برای یکبار هم شده به این سفر بیایند، تصریح کرد: سفر، سفر معنوی زیبایی بود و آنچه که امروز من در این دیار تجربه میکنم بسیار فراتر از حسی است که از اطرافیان شنیده بودم.
این جوان صومعهسرایی با بیان اینکه کرامت و رشادت بی وصف رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در مناطق عملیاتی غرب کشور به خوبی احساس میشود، خاطرنشان کرد: این چهار روزی که مسافر و زائر قدمگاه شهدا در استان کرمانشاه بودهام به غربت شهدای این مناطق واقف شدم.
پاکدل اظهار کرد: بدون شک با توجه به اینکه در این روزها به آنچه که من را به آرامش میرساند رسیدم، بازهم از تعطیلات خود استفاده کرده و برای تازه کردن زیارت و به آرامش رسیدن به این مناطق سفر خواهم کرد.
وی افزود: نخستین سفرم به سرزمینهای نور نیست بارها توفیق سفر و زیارت سرزمینهای نور جنوب و جبهههای میانی را داشتهام ولی به سرزمین شهدای خاموش تاکنون سفر نکرده بودم.
این جوان صومعهسرایی گفت: اینجا سرزمین نور است سرزمینی که در آن سالهای سخت رزمندگان بیهیچ چشمداشتی و تنها با هدف دفاع از انقلاب و ارزشهای آن با گوشت و خون خود پاسداری کردند، آنهایی که خدایی بودند و آسمان برایشان کم بود و از خداوند منان میخواهم من را هم جز شهدا قرار دهد.
پاکدل تصریح کرد: اینجا همانجایی است که تنها با زبان اشک میتوانی با شهدای بینام و نشان بازی دراز سخن بگویی، زبانی که احتیاج به هیچ تفسیری ندارد و ترجمان آن دلتنگی برای شهداست.
اردوی راهیان نور به مناطق عملیاتی غرب کشور در استان کرمانشاه به همت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صومعهسرا با حضور 260 زائر برگزار شد.
زائران از برنامههای فرهنگی و معنوی برخوردارشدند و از مناطق عملیاتی مرصاد، پاوه، بازی دراز و قصر شیرین بازدید به عمل آوردند و در رزمایش افلاکیان حضور به هم رساندند و از نزدیک با رشادتهای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در استان کرمانشاه آشنا شدند.